برای توست که چشم هایم می بارد که تازه شوم....

ساخت وبلاگ

خسته ام.بیمار و رنجور و تکیده ام.هنوز از دردها پناه می اورم توی بغلت.هنوز می ترسم که رهایمکنی....هنوز می ترسم از نبودن هایت...دختر خوبی نیستم....ماه مان گفته بود سعی کن دختر خوبی باشی....گفتم اگه سعی کردمو نشدم اون وقت چی؟...گفت تو اگه واقعا تلاش کنی من می فهمم....دیگر جوابش را ندادم....او ملاک هایش خوب و بد بودن خهای خودش بود نه تلاش من.....من تمام زورم را زدم از شیره ی جانم هم گذشتم تا دختر خوبی باشم تا بنده ی خوبی باشم برایت...ماه مان قضاوتم می کند...تو هم خودت قضاوت می کنی....من برای خوب بودن از پا افتادم و تو حتی نخاستی حتی نخاستی یک گوشه چشمی نگاه کنی به تمام من....اصلا قبول من بد....من بد....تو خوب باش...تو خدای مهربانی باش که قصه ی خوب بودنت لالایی تمام  بی قراری هایم شده.....با فاطمه رفته بودیم بیرون که توی حراجی ها چرخی بزنیم و خرید کنیم....دست روی هر چیزی که گذاشتم گران بود...فاطمه گفت از بس خوش پسندی....من هم جنس خوب و بد را بلدم....بیا خودت قلبم را توی مشتت بگیر و بیا لب هایت را بگذار رویش و بگو آرام باش من برای تو کافی ام....


بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.......
ما را در سایت بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bnabbatc بازدید : 243 تاريخ : چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت: 1:34