بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین....

متن مرتبط با «زند» در سایت بمونم رو نیزه ها سر ببین م؟بمون م منو بی معجر ببین حسین.... نوشته شده است

شده آیا که غمی ریشه به جانت بزند؟

  • نوشت:چگونه ای؟.... نوشتم :دل تنگــــ نوشت:شده دلتنگ شوی غم به جهانت برسد؟, ...ادامه مطلب

  • وبغضی یخ می زند کنج گلویم...

  • دلم نوشتن می خواهد.کلمه ها از سرو کول دست هایم بالا می روند اما حوصله نوشتن ندارم...ندارم چون نمی خواهم دوباره بنویسم.حال م خوب نیست.رفتم بام.یک گوشه ان بالاها تنها نشستم.به کابوس شب های م فکر کردم...خواب کودکی را می بینم که با چشم های معصوم ش نگاه م می کند و نمی تواند ببیند....نمی تواند ببیند و من درد می کشم.بچه من نیست اما من درد می کشم...اگر بچه من باشد....نشستم و شهر را توی شب نگاه کردم و به سکوت شب گوش دادم.حال م خوب نیست...کلافه ام.بی حوصله.ماه مان شروع کرده به قرص خوردن.سر درد های مزمن ش کوتاه آمده و گوشه نشین شده...ماه مان می گوید بهتر است....نگرانی های م بی پایان شده.....فکر کرده ب,وبغضی,زند,کنج,گلویم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها